همه می دونید که من الان سربازم .. امیدوارم که درکم کنید بخاطر همین دوست دارم ازدردم بگم .. حتی اگه شده چرت و پرت بگم باید خودمو خالی کنم چون این وبلاگو واسه همین ساختم.
لباس آشخوری رنگ زمین است خودم کردم سزاورام همین است
نگو خدمت بگو ویرانه ی غم نگهابانی زیاد و مرخصی ها کم
به پادگان ساری که رسیدیم صدای طبل و شیپور را شنیدیم
به خود گفتم که دیگر این نظام است دیگر شخصی گری برمن حرام است
نوشتم نامه ای از برگ چایی کلاغ پر می روم مادر کجایی ؟
بسوز کسی که خدمت را بنا کرد تمام دختران را چشم براه کرد
زیباستی عزیز .....
دمت گرم و دلت دریا